جدول جو
جدول جو

معنی جنگر بردن - جستجوی لغت در جدول جو

جنگر بردن
پاره شدن لباس به وسیله ی میخ و شاخه ی درخت و غیره، لو رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ رُ کَ دَ)
رنگ اصلی چیزی را زایل ساختن. چیزی را از رنگ اصلی بگردانیدن. تغییر دادن و دگرگون ساختن رنگ چیزی. رنگ برداشتن:
هزار آفرین بر می سرخ باد
که از روی ما رنگ خجلت ببرد.
صائب (از بهار عجم).
، با ترسانیدن و بیم دادن رنگ از چهرۀ کسی زایل کردن:
چنان در راه غارت پی فشردند
که رنگ هندیان را نیز بردند.
حکیم زلالی (از بهار عجم).
آنکه گر صدمۀ قهرش متلاشی گردد
از رخ خصم برد هیبت او رنگ عذار.
علی قلی بیک خراسانی (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(سَ کَ دَ)
کنایه از جا گرفتن و تمکن ورزیدن. (آنندراج) :
لنگر نکرده ایم چو گوهر در این محیط
از بوستان دهر چو شبنم گذشته ایم.
صائب.
گندمت چون آرد شد در آسیا لنگر مکن.
صائب
لغت نامه دهخدا
تصویری از جنگ کردن
تصویر جنگ کردن
نبرد کردن رزم کردن پیکارکردن زد و خورد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
جای گرفتن اقامت کردن: لنگر نکرده ایم چو گوهر درین محیط از بوستان دهر چو شبنم گذشته ایم. (صائب لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
اگر کسی بیند که او جنگ کرد بامردمان یا حیوان با حیوان دیگر هر دو از یک جنس باشند، آن که غالب است بر دشمن ظفر یابد. محمد بن سیرین
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
لترسيخٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
Cripple
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
estropier
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به پایین رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
پاره شدن پارچه و غیره
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
storpiare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
অক্ষম করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
aleijar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
lahm machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
okaleczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
калечить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
калічити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
kreupel maken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
لنگر کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
ทำให้พิการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
अपाहिज करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
kufanya kiharusi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
sakat bırakmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
身体を不自由にする
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
使残废
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
불구로 만들다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
melumpuhkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از لنگر کردن
تصویر لنگر کردن
לנכות
دیکشنری فارسی به عبری